قانون سوم نیوتون !
هر عملی عکس العملی داره ! مساوی با اون عمل و در خلاف جهتش !
اصطلاح ایرانی ها : از هر دستی بدی از همون دست می گیری
چند روز قبل با یکی از دوستان که شاید دوست نداشته باشه اسمش رو اینجا بگم صحبت می کردیم
به من گفت : من از همه بدم میاد و نفرت دارم و به بعضی ها هم که خوبن هیچ حسی ندارم
به قول خودش نسبت بهشون "سِر" هست !
ازش پرسیدم چرا ؟ گفت نمیدونم !
میدونم توی ذهنش داشت از من می پرسید که مگه خودت اینطور نیستی ؟
و من که میدونستم این سوال در ذهنش مطرح شده - گفتم من "میدونم" چرا از بقیه بدم میاد !
به نظرم نفرت حسی هست که باید پشتش کلی منطق باشه ! آدم نمیتونه زندگیش رو بر پایه ی نفرت بنا بکنه
نفرت مثل یک عامل ویران کنندست - نمیشه باهاش چیزی ساخت
زندگی به پایه ی محکم تری احتیاج داره
اما نفرت به خودی خود وجود نداره ! نفرت مثل سرماست ! جایی که گرما نباشه سرما خود به خود به وجود میاد
اگر گرما داشته باشی و بتونی عاشق باشی - میتونی تصمیم بگیری که این گرما رو به کجا بتابونی
و از کجا بگیریش ! اما اگر نداشته باشیش حتی اگر هم بخواهی نمیتونی ! و در حقیقت هیچی نداری !
پوچ ! پوچ گرایی یعنی مبارزه با قوانین چیزی که جزئشی ! نمیتونی با قوانینی که خودت رو هم به وجود آوردن بجنگی
فقط میتونی توی استفاده از اونها و اینکه هرکدوم رو کجا اعمال بکنی حق انتخاب داشته باشی
نمیشه توی یه صفحه ی 2 بعدی حجم داشت ! و نمیشه توی این دنیا چیزی رو از بین برد ! شاید بشه مخفیش کرد و یا نادیده گرفتش ! و کسی که قانونی رو نادیده می گیره باید پای همه چیزش بایسته !
میتونی به کسی اعتماد نداشته باشی - با کسی ارتباط نداشته باشی - اما از کسی متنفر نباشی !
اون کسی که باید بهش حس نفرت داشته باشی خود به خود این حس رو در تو به وجود میاره ! نیازی نیست تو به وجودش بیاری
و حتی اگر تمام آدمایی که تا به حال دیدی نفرت انگیز بودن نمیتونی بگی تمام آدمای باقی مونده هم همین طور هستند
نفرت عاطفه رو توی وجود آدم می کشه ! احساس رو از بین می بره و کسی که احساسات خوبی نداشته باشه نمیتونه مفید باشه
چون نه دلش برای کسی می سوزه نه به فکر کسیه ! اون شخصی که صحبتش رو می کنم هم به نظر میاد رگه هایی از بی احساسی در وجودش پدیدار شدند و اگه زود به داد خودش نرسه تبدیل به یه آدم معمولی میشه مثل همه ی آدمای معمولی دیگه !
اگه کسی بخواد باهاش صحبت کنه - اون به اولین چیزی که فکر می کنه نفرته ! و بعد حتی به حرفش گوش نمیده
در صورتی که خیلی اوقات ممکنه یه نفر بخواد آخرین صحبتش رو با تو بکنه ! و تو غیر مستقیم مسئولی ! حداقل در مورد وظیفه و حس انسانیت نسبت به یه همنوع !
خود من سرشار از نفرتم ! اما میدونم باید از چه کسانی متنفر باشم و دلیلش رو هم میدونم !
تا به حال نشده از یه غریبه متنفر باشم ! حتی اگر خیلی بهش بدبین باشم
حداقل اگر خیلی بهم فشار بیاره و بدبین بودنم بیش از حد باشه شرایطی رو ایجاد می کنم که اون فرد امتحان بشه !
اجازه میدم بهم اثبات بکنه خودش رو !
توی رشته ی ورزشی خودم توی بازی هامون یه چیزی داشتیم به نام "تحریک" ! زمانی بود که حریفت فقط یه شوک سریع به سمت جلو به بدنش میداد که تو فکر کنی می خواد بهت حمله بکنه !
و هرکسی توی رشته ی ما این رو میدونست که اگه به کسی که تحریکت می کنه حمله بکنی امتیاز می گیره ازت !
چون اون بهت حمله نکرده ! بلکه از احساسات تو طوری استفاده کرده که فکر کنی می خواد بهت حمله بکنه و در اصل توی گارد ضد حمله بوده تا روی حمله ی تو برای خودش امتیاز بگیره !
و این یه درس بزرگ توی زندگی بود ! تا وقتی کسی بهت حمله نکرده بهش حمله نکن ! چون یا ممکنه در موردش اشتباه کرده باشی و یا اینکه خواسته ی اون همین بوده باشه و در هر دو صورت میبازی بهش
توی زندگی باید جنگید اما جنگیدن هم یه نوع هنره ! که هرکسی نداره ! بعضی ها تا اسم جنگ میاد یاد کلمه ی حمله میفتن !
ولی حمله فقط یه قسمت از جنگه و شاید یه قسمت خیلی کوچیکش !
و قوانین نیوتون هم نشون دادن که فیزیک علم توصیف دنیاست ! حتی توصیف روحی که در کالبد دنیا جریان داره ! حتی توصیف رفتار دنیا با ما !
چرا که هر عملی انجام بدیم ! عکس العملش مساوی با اون عمله اما در خلاف جهت !
اگر از همه متنفر باشی تخم نفرت رو در احساسات اونها نسبت به خودت می کاری
اگر یه روزی بدون منطق حس بدی به یه نفر داشته باشی - روزی میرسه که کسی که دوستش داری کاملا بی اساس از تو بدش میاد
یا نسبت بهت "سِر" میشه !
دنیا معمولا فلسفه ی خودت رو سر خودت پیاده می کنه !
جمله ای معروف هست که میگه هرچیزی رو که برای خودت دوست داری برای دیگران هم دوست بدار و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز مپسند !
من این جمله رو دوست دارم ! به نظرم نباید رفتاری داشته باشیم که نمی خواهیم باهامون داشته باشن
فاصله گرفتن از بقیه - حتی کسانی که از اونها با دلایل منطقی بیزاریم گاهی خیلی بهتره ! حداقل باعث میشه اونها هم از ما فاصله بگیرن
و در مورد اونهایی که شناختی ازشون نداریم هم باعث میشه به ما نزدیک بشن و فرقشون رو با بقیه نشون بدن !
یه فاصله ی منطقی با احساسات منطقی بهترین عملکرد در زمان مواجه شدن با افراده !
شاید بهتر باشه حتی اگر در ظاهر بی تفاوت نشون میدیم - در عمل سریع و حرفه ای و دقیق فکر کنیم !
و کلی فرقه بین آدمی که یه تیکه پنیر تبریزی رو یه سری سوراخ میبینه که دورشون رو بر حسب اتفاق پنیر احاطه کرده
و کسی که پنیر رو میبینه و میگه که ای کاش این سوراخاش هم پر از پنیر بودن
زیبا نیست وقتی کسی رو که همه دوستش دارند دوست نداری
این زیباست که خیلی ها بدونن حداقل یک نفر هست که دوستشون داره و اون تو باشی !
شاید این همون چیزی باشه که خودت هم دنبالشی !
و خیالت هم راحت ! نیوتون توضیح داده که هر طور باشی باهات همونطور رفتار میشه ! حتی گاهی دنیا خودش بهت جایزه میده !
خیلی اوقات خیلی ها به واژه ای میرسند به نام بی کسی ! و اونجاست که دنیا جایزه اش رو میده !
هرکسی نون دلش رو میخوره ! آدمی که به همه محبت می کنه و تا جایی که میتونه خودش رو وقف انسانیت و محبت می کنه بالاخره یه جایی دنیا از خجالتش در میاد !
نفرت هم باید زاده ی عشق بی حد و مرزی باشه که قدرش رو کسی ندونسته !
نفرت حسیه که بقیه به تو میدن ! حسی نیست که تو به بقیه داری ! پس وقتی میسازیش در حقیقت برای خودت ساختیش و باید منتظر منفور شدن باشی
نفرت تفاله ی عشقیه که از تو به وجود میاد و مثل آدامس جویده میشه و تف میشه بیرون !
تو نمیسازیش ! بقیه میسازنش !
اجازه بده قلبت مثل آب باشه ! خودش میدونه کجا یخ بزنه و کجا بجوشه !
اما سنگ این رو نمیدونه ! سنگ "هیچی" نمیدونه !
و اگر روزی هم تصمیم گرفتی سنگ باشی سعی کن دلیلت هم برای اون تصمیم به اندازه ی سنگ محکم باشه
این نوشته
شاید بشه بهش گفت دردودل
یا یه چیزی مثل این !
حرف دلم بود ! شاید همه خوب نباشن
ولی نفرت چاره اش نیست
میتونی فاصله بگیری !
نفرت یه نقطه ضعف بزرگه