هندزفری اسم یکی از دوستای خیلی خوب منه
که خیلی جاها باهام بوده و هست - و جای خالی خیلی چیزارو پر می کنه
منتها هدف از پست تعریف و تمجید از این دوستم نیست ! به اندازه ی کافی تعریف کردم ازش
در این پست قصد دارم به عنوان یه دوست یه سری از اخلاقای بدش رو به روش بیارم - وظیفه ی یه دوست خوب همینه
یکی از اخلاقای بدی که ایشون داره اینه که خدا نکنه بذارمش توی جیبم - و توی اون جیب غیر از ایشون اقلام دیگری هم وجود داشته باشه - مثل کیف پول - کارت - کلید و ...
وقتی می خوایم درش بیاریم تا تمام اون چیزهایی که توی جیب هست رو با خودش نکشه بیرون ، بیرون نمیاد ! یعنی به همشون یکی دو تا گره خورده ! و من هنوز نمیدونم چطوری !!! آخرین نمونه اش همین امشب که وسط خیابون ما رو چند دقیقه ...ِ خودش کرد !
بعدم که گذاشتمش توی گوشم گفت داداش یه سکه ته جیبت بود اونو هرکاری کردم نیومد بیرون قربون دستت خودت زحمت اونو بکش !
یکی دیگه از اخلاقیات ( به قول یکی از بچه ها ) جالبش که اکثرن هم باهاش آشنایید اینه که شما هرجایی بذاریش - بعد که بیای میبینی انواع و اقسام گره ها که در نظریه ی گره ها در ریاضیات تعریف میشن رو به خودش زده ...
یعنی حتا دیده شده که هندزفری رو از سقف آویزون کردن به صورت کاملن صاف و بدون گره - و بعد که اومدن برش دارن شبیه تار عنکبوت بوده ! خلاصه مسلطه به این حرکت
از نمونه رفتارهای دیوانه کننده ی دیگه اش اینه که به چیزایی گیر می کنه که در احتمالات - احتمال اینکه یه چیزی به اونها گیر بکنه با احتمال اینکه یه کلاغ بتونه آهنگ آینده ی شادمهر عقیلی رو زیر آب مثل خودش بخونه یکیه !
آخرین هندزفری هام رو به این صورت از دست دادم ! یکیشون گیر کرد به شیر گاز آشپزخونه و وقتی حرکت کردم نصفش همونجا موند و بقیه اش با من اومد
و اون یکی هم توی ماشین جلوی نونوایی که پیاده شدم نون بگیرم ( نان آور خانه ) گیر کرد به ترمز دستی ماشین و کشیدش بالا و در گوشم گفت "دستی رو همیشه بکش" و بعد هم جان به جان آفرین تسلیم کرد
یکی دیگه از مواردی که به نوبه ی خودش از مورد قبلی هم آزار دهنده تره و حاضرم اون مورد اتفاق بیفته ولی این نه ، قطع و وصل شدن یکی از جفت های هندزفریه - یا اینکه صدای یکی از اون یکی کمتر باشه - و یا اینکه یکی از کار بیفته !
بارها شده که هندزفری رو به خاطر این رفتار شنیعش با غبار یکسان کردم و تنها تکه سیمی از اون به یادگار باقی مونده برای ثبت در خاطرات
اما خوب جدای از این همه اذیت و آزارش - یکی از بهترین دوست های من بوده و هست... و تقریبن همه جا با منه ! و شاید همین که من رو به دنیایی متفاوت از این دنیای عجیب خودمون متصل می کنه کافی باشه تا بشه تمام این ایراداتش رو نادیده گرفت و باهاشون کنار اومد
معمولن ایراد دوستامو توی جمع نمی گم اما این دوستم یه مقدار با بقیه فرق داره...
البته امیدوارم به اندازه ی کافی دوستای خوب داشته باشید تا هندزفری هاتون اضافه کاری نکنن و یه دوست معمولی باشید با هم...
منم بارها بهش گفتم بیا دوست معمولی باشیم و در جواب گفته خوب بعدش؟ و خودم به اشتباهم پی بردم و صمیمی موندم باهاش !
شاد باشید