Hal || Chal :: به نام تفاوت

به نام تفاوت

به نام تفاوت

درود به شما

با تشکر از اینکه از وبلاگ من بازدید می کنید.

در صورت تمایل میتونید برای ارتباط با من از آیدی Unsane در تلگرم استفاده کنید.

یعنی

https://telegram.me/Unsane

لینک کانال تلگرم :

https://telegram.me/Phree

شاد و سلامت و موفق باشید.

بایگانی

یه وقتایی یه زخمایی داری که نگاه کردن بهشون احساس ناراحتی و ترس و خشم رو برات به بهترین شکل زنده می کنن


نگاه می کنی به روحت و میبینی یه جاش یه زخمه که خورده شده و رفته داخل ... توش کرم زده و اینقدر وحشتناکه که از ترس و ناراحتی وحشی میشی


دوست داری مقصرشو پیدا کنی و زخمو نشونش بدی ... بگی این کار توعه ... بعدم جوری بترکونیش و تیکه پارش کنی که خودشم یادش نیاد قبلش چجور ی بوده ...


اما نگاه که می کنی میبینی کار زیادی از دستت بر نمیاد ... نمیتونی کسی رو به خاطر اینکه این بلا رو سرت آورده مجازات کنی

چون از این حالت ..و حتا از دیدنش حالت به هم می خوره ... چه رو خودت ببینیش چه روی بقیه ...


حتا ممکنه یه مقصر هم گیر بیاری اما موقعی که وقت پاره کردنش میشه ولش می کنی و میری ... فقط زخمو نشونش میدی و حالشو به هم میزنی و میترسونیش و ناراحتش می کنی


اما زخمیش نمی کنی ... اینکاره نیستی ... اگه بودی زخمی نداشتی ...


بعد میری میشینی یه گوشه ... دوباره زخمت رو میبینی ... کرما دارن توش وول می خورن ... تازه تازست ... فقط یه تیکه پوستشو داده بودی روش که دیده نشه ...


حل نمیشه ... چالش می کنی ... یه وقتایی نباید حل کنی ... باید چال کنی


روحتو چال میکنی تو خودت... می گنده تو زخمش... زنده زنده میمیره لای کرمایی که دارن توش وول می خورن ...


خودکشی می کنی از تو ... نگاش نمی کنی دیگه ...


شاید بعضی چیزا قرار نیست خوب شن ... باید اون قسمت از خودت رو بکشی... بذاری آفتی که زده بهش همون جا زندگیشو بکنه و زندگی قسمتای دیگه ی وجودتو نگیره... اون قسمتو قربانی بقیه داستان کنی... گرچه بقیه داستان هیچوقت اون قسمت از یادش نمیره


بعضی زخما ناراحت کنندن...  ترسناکن ... وقتی بترسی وحشی میشی ... وقتی وحشی بشی و نتونی زخمی کنی میمیری


چرت و پرت نوشتم خالی شم ... کرم داره وول می خوره...  زخممو بالا آوردم ... بعضی ها خیلی خوش شانسن که منو واسه وحشی کردن انتخاب می کنن


یه وقتایی یادم نمیاد این زخمارو کی بهم زده ... شاید وقتی وحشی می شدم این کارو با خودم می کردم ...


اما نمیدونستم قراره کرم بزنه ...


من از کرم بدم میاد !


کی میدونست اون فرشته ای که اونجا بود قراره اینجوری زخمی بشه و به یه همچین زامبی هیولایی تبدیل بشه


زامبی ای که فرشته ی همه رو میترسونه تا یه وقت گازشون نگیره و اونا رو هم زامبی نکنه 


یه وقتایی باید یه چیزی باشه که هیولای وجودتو آروم کنه ... یادش بیاره که چی بوده ...


بیخیااااااالللللللل ... حل نشد ... چال می کنیم ... قرار نیست سرایت کنه... باید بمیره ... مگه اینکه اینقدر قوی شده باشه که از زیر خاک هم بیاد بیرون


یا هر چیزی میاد سراغش رو بکشه زیر خاک


موزیک بقیشو براتون میگه

 

 

 

 

 
If you want to live, let live
If you want to go, let go
I'm not afraid to dream to sleep, sleep forever

I don't need to touch the sky
I just want to feel that high
And you refuse to lift me

Guess it wasn't real after all
Guess it wasn't real all along

If I fall and all is lost
It's where I belong

If you want to live, let live
If you want to go, let go
I'm never gonna be your sweet, sweet surrender

Guess it wasn't real after all
Guess it wasn't real all along

If I fall and all is lost
No light to lead the way
Remember that all alone
Is where I belong

In a dream
Will you give your love to me
Beg my broken heart to beat
Save my life, change my mind?

If I fall and all is lost
No light to lead the way
Remember that all alone
Is where I belong



 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">