Luxury :: به نام تفاوت

به نام تفاوت

به نام تفاوت

درود به شما

با تشکر از اینکه از وبلاگ من بازدید می کنید.

در صورت تمایل میتونید برای ارتباط با من از آیدی Unsane در تلگرم استفاده کنید.

یعنی

https://telegram.me/Unsane

لینک کانال تلگرم :

https://telegram.me/Phree

شاد و سلامت و موفق باشید.

بایگانی


این داستان :

نه تنها "این رل" هستم ، بلکه لاکچری نیز میباشم !


جریان از این قراره که بروبچ خاکی و قشر متوسط جامعه که زیاد اهل بریز و بپاش نیستن ، گاهی از فشار روزگار تصمیم می گیرن یه دوست دختر/پسر خیلی خفن از قشر بی درد و شنگول جامعه برای خودشون بر بگزینن ! تا شاید فرجی شد و سری لای سرا در بیارن


موضوع رو از دید یه پسر بررسی می کنم 

به دوست دختر خیلی شاخ رو با هزار زحمت و عکس با ماشینای رفیقشو لباسای بچه محلاش و برنامه هک فالوور و ترفندای "فالو - فالو بک - آنفالو" و ... به چنگ میاره ! ( که البته دختره هم اینکارست - خودش بچه مگس آباده اما خوب تو نقشش حل شده و بچه مردمو گذاشته تو کف )

بعد از کلی این طرف و اون طرف با هم قرار میذارن و میرن بیرون ...


پسره شب قبلش با کلی زنگ زدن به اینو اون و هم کلاسی های دانشگاش که بچه جردن و فرشته و ... هستن یه محل شاخ برای قرار گیر میاره ...


از سه ماه قبلش هم مسیر دانشگاه تا خونه رو ( از صادقیه تا پیروزی ) پیاده میرفته که پولای کرایه اش رو برای این قرار ملاقات جمع کنه


خلاصه همه چیز طبق برنامه پیش میره و یه دست لباس شیک هم از دوست داداشش قرض می گیره و میره سر قرار و "کفتر" رو سوار ماشین ( مال همکلاسی یکی از همسایه هاشونه ) می کنه و میبره به محل مورد نظر ( کافی شاپ یا رستوران خیلی "خاص" )


اونجا که میرن یه منو میذارن جلوشون ... هیچکدوم بار اول نمیتونن مواردی که توی لیست نوشته رو درست بخونن اما به روی خودشون نمیارن و پسره که به هیچ قیمتی نمی خواد کم بیاره از خانم می پرسه که : "انتخاب کردی عزیزم؟"

دختره هم که از جوجه بالاتر نرفته و دیگه بعد از 20 و خورده ای سال - بدنش بهش اجازه نمیده که از این حد فراتر بره و خطر اووردوز تهدیدش می کنه - چون با هیچکدوم از اسامی توی منو آشنا نیست از فاز رومانتیک استفاده می کنه و میگه "هرچی آقامون سفارش بده"

پسره هم که سر از پا نمیشناسه - با یه جمله ی "ای جونم" رو به گارسون می کنه و با یه لبخند جنتلمن گونه ی خیلی خاص بهش میگه "2 تا خوراک سیمرغ جزایر گالاپاگوس"


گارسون هم اینکارست... یعنی در اصل کل اون مکان این کارست و ایجاد شده برای یه همچین مواردی ... با بودجه ی سالی بیست هزار و سیصد و سه تومن به راحتی می چرخه ... و در آدمش همین عدده به توان خودش !


خلاصه اینا گرم ابراز عشق میشن و چند لحظه بعد گارسون میاد ... 


دو تا نعلبکی دستشه ... توی هرکدوم به صورت رندوم بین 3 تا 5 عدد ارزن ، و یکی دو تا پر یاکریم وجود داره ... اما خوب چون یه نصف لیمو ترش کنار نعلبکیه مشخصه که این غذا!!! اوریجیناله 


پسره که خودش از کفتربازای تیر روزگاره تا پر یا کریمو میبینه رو به گارسون میگه داداش خوراک سیمرغ سفارش داده بودیماااا ! ( یعنی این چیه مرتیکه ! حداقل یه ذره گندم و قره ماش قاطیش می کردی که بین مسیر نعلبکی تا دهن گم نشه )


و گارسون با یه لبخند خیلی ملیح و معنی دار میگه : بله قربان درسته ! مگه مشکلی داره؟ 


پسره هم بین یه دوراهی سخت گیر می کنه - چون اگه بگه مشکلی نداره مجبوره همون ارزنا رو نوک بزنه و اگر بگه مشکل داره یعنی تا حالا خوراک سیمرغ جزایر گالاپاگوس ندیده ! ضایعست ! بچه پیروزی کم نمیاره که !


اینه که میگه : نه منظورم این بود که این دفعه رو یه نوشابه هم بیارید برامون... درسته که با این غذا نوشابه نمیخورن اما یه وقتایی آدم هوس می کنه ! 

دختره هم با یه حالتی که بغض توی گلوشه میگه موافقم... منم هوس کردم ...


گارسونم لبخند میزنه و میگه چشم قربان ... و میره تا براشون نوشابه بیاره 


اینا مشغول میشن و شروع می کنن به خوردن پر ! دختره خیلی با حوصله ( انگار که روتین روز و شبشه ) پر رو با چنگال نصف می کنه و خیلی ریلکس نصفش رو میذاره توی دهنش و شروع می کنه به جویدن و می پرسه : از خودت بیشتر برام بگو


پسره هم که تا حالا داشته نگاه می کرده ببینه اینارو باید چجوری خورد ( چون تا حالا ارزن رو فقط میریخته جلوی کفتراش و پرشونم آخر هفته جارو می کرده و میریخته دور ! ) شروع به خوردن می کنه و از کار و بیزینس و اینا میگه ! البته بیراه هم نمیگه ... باید یه چیز دهن پر کن بگه که با این پره بره پایین !


خلاصه پرو می خورن و دونه ها رو هم ( با یه مکافاتی ) با کارد نصف می کنن و می خورن با قاشق ( جالبه که پیشبند هم بستن که نریزه روی لباسشون ) ... و بعد نوشابه رو با ولع خاصی می خورن ! 

پسره تو دلش میگه کاش یه تیکه نون میاورد حداقل با این نوشابه می خوردیم

دختره هم میگه : ای بابا کاش با همون بچه محلای خودم اول رفیق می شدم یکم راه بیفتم ! 


و میرسیم به مرحله اصلی یعنی قسمت پرداخت - جایی که پسره با یه نمک خاصی که جنتلمنی ازش چیکه می کنه میگه  "آقا این جریمه ما چقدر میشه؟ هر هر ! "



طرف می پرسه : قربان مهمون ما باشید ! چی داشتید ؟

پسره هم میگه " 2 تا خوراک سیمرغ جزایر گالاپاگوس - با دو تا نوشابه - البته میدونیم نوشابه رو با این غذا نمیخورنا اما یه وقتایی آدم هوس می کنه دیگه !!! هر هر ! "


طرف میزنه توی سیستم و میگه آقا قابل دار نیست... 368 هزار تومن 😊


پسره سویچو میده به خانم و میگه شما تا من حساب می کنم برو تو ماشین بشین که سرده !


دختره هم میگیره و فرار می کنه - ببخشید ، میره خیلی با متانت و آروم ... 


پسره میگه آقا فرمودید 368؟ دو تا خوراک بیشتر نداشتیما ! 36 و هشتصد یا 368 ؟


طرف میگه قربان سه میلیون و ششصد و ... که پسره میگه اوکی متوجه شدم به ریال نگو دیگه !


زنگ میزنه به رفیقش ! ممد سلام - حاجی یه 250 داری برام کارت به کارت کنی بدجوری گیرم !

ممد میگه دادا صداتو ندارم چی ؟ و قطع می کنه ...


خلاصه این دوستمون با روال کار آشناست و میدونه باید حداقل به 53 نفر زنگ بزنه تا این مبلغ جور شه ... شروع می کنه به زنگ زدن ... 


خوشبختانه قبلش گوشیش رو 5 تومن شارژ کرده به عنوان سوپاپ اطمینان ( بچه پیروزی تیزه )


و بعد از چندین تماس بالاخره مبلغو جور می کنه ( اونم نه به صورت دوستانه ! با تهدید یکی از بچه ها که اگر نفرستی جریان پشت بومو تو محل بمب می کنم !!! )


پولو واریز می کنه و گوشی رو دوباره در میاره و همینطور که داره میره سمت در کافی شاپ یه فحش آبدار به اون دوستش که اینجارو بهش معرفی کرده بود میفرسته... طوری که دیگه همه پل ها با این فحش پشت سرش خراب شن تو این رفاقت ! اما شارژش تموم شده و موجودیش کافی نیست ... و درخواست پرداخت هزینه میره برای طرف که خوب خودتون میدونید چطور باهاش برخورد میشه !


به هر حال ... اینم یه مشکلی شده ! که جوونای مملکت فرق بین افکتای اینستاگرام و لاکچری ( لوکسوری تلفظ کنید ) های کپی پیست شده از اینو اون بدون داشتن هیچ ایده یا نقشی در تولید عکس و یا محتویاتش - فرق بین شاخ بودن توی اینستاگرام و تلگرام و ... با دنیای واقعی - فرق بین فالوور داشتن های کیلویی ( که فیک و اوریجینالش هم زیاد تفاوتی ندارن ) با داشتن یه نفر تو دنیای واقعی - فلسفه زندگی و جذابیت ! و در کل شت و گوشت کوبیده رو نمیدونن ! و یهو افکار انقلابی میزنه به سرشون !
آی وانا بی این رل ! آی وانا بی شاخ اند بی اِیبل تو ادعا کنم جلو بچه ها وقتی صحبت میشه !


پیشنهاد خود من هم به جوونا اینه که 4 تا فلافلم با رفیقاتون بخورید ... حداقل قیمتا دستتون میاد - تجربیاتشونو گوش میدید در حال فلافل خوردن ... 4 تا جا بهتون معرفی می کنن ... بعضیاشون شعور دارن حتا ! راهشو نشونتون میدن 


و در نهایت شما خوشبخت میشید واقعن !

نه گیر یکی باحال تر از خودتون بیفتید !

#کافی_شاپ_محل_هم_خوب_است

#دوست_دختر_از_مریخ_نیامده_است

#اونی_که_میخوای_باهاش_پز_بدی_خیلی_تکراریه

#ببین_خودت_چی_داری_بدون_فانتزیات

#ساده_و_جذاب_باشیم_نه_شاخ_تکراری
#راستی_شاخ_مال_گاو_است_نقطه


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">