گاهی خیلی دوست دارم به خودم کمک بکنم
خیلی دوست دارم هوای خودم رو داشته باشم
به درد خودم بخورم...
شاید دلیل اینکه یکی مثل خودم رو در بقیه جستجو می کنم همینه
و اینکه دوست دارم هواشونو داشته باشم
بهشون کمک بکنم
به دردشون بخورم
اما بعد... به این نتیجه میرسم که من در هیچ کجای داستان بقیه تعریف نشدم!
یک چیزی که خیلی صمیمی و خالصه، اما هیچکس منتظرش نیست
هیچکس به دنبالش نیست
مشکل از منه، اون من که این موضوع رو دوست داره، همون من که هیچ کجا غیر از اینجا نیست...
و اینجا بدجوری گم شده... و دیگه نمیدونم کجا دنبالش بگردم...
احساس می کنم درون خودم دفن شدم...