در گروهی بودم در تلگرام
صحبت شد در مورد اینکه آیا ممکنه در آینده روبات ها وارد زندگی ها بشن و باهاشون زندگی کنیم؟
گفتم این که خیلی سوال معمولی ای هست و قطعن ممکنه
سوال جذاب تر اینه که آیا ممکنه ما خودمون هم روبات های پیشرفته ای باشیم که به دست تمدن های فوق پیشرفته ایجاد شدیم؟چون آینده ی هوش مصنوعی به صورتی هست که دائم پیشرفت می کنه تا جایی که خود اون هوش مصنوعی تولید شده قادر به بازتولید هوش مصنوعی جدید میشه
و اگر این سیکل رو مهندسی معکوس کنیم، به خودمون میرسیم و به این سوال که آیا ممکنه ما هم در یک همچین سیکلی شکل گرفته باشیم؟
این فلسفه ی خلقت رو نقض نمی کنه از نظر من، و فقط یه مقدار واسطه هاش رو بیشتر می کنه
اما خوب در اون گروه که همه هم ادعای مهندسی و کارشناسی و متخصصی داشتند، با جملاتی نظیر داداش ساقیت کیه، چقدر کافری، این چه حرفیه میزنی مغزپوچ و... مواجه شدم و مجبور به ترک گروه شدم
و اون سوال رو فراموش کردم به کل و سوال جدیدی در ذهنم شکل گرفت
آیا واقعن هیچکدوم از اینها تا به حال ذهنشون رو درگیر این مسائل نکرده بودند؟
و سوال بعدی که در ذهنم مطرح شد این بود که پس این مدتی که از زندگیشون گذشته ذهنشون درگیر چه چیزی بوده؟
و اصلن آیا تا به حال ذهنشون درگیر شده یا خیر؟
گاهی آدم در جمع که بلند فکر می کنه، متوجه میشه که فکر کردن چقدر میتونه ترسناک و سخت و عجیب باشه !