Watch Your Back Buddy :: به نام تفاوت

به نام تفاوت

به نام تفاوت

درود به شما

با تشکر از اینکه از وبلاگ من بازدید می کنید.

در صورت تمایل میتونید برای ارتباط با من از آیدی Unsane در تلگرم استفاده کنید.

یعنی

https://telegram.me/Unsane

لینک کانال تلگرم :

https://telegram.me/Phree

شاد و سلامت و موفق باشید.

بایگانی

داشتم بازی می کردم 


همیشه زمانی که یک بازی کامپیوتری می کنم خیلی سعی می کنم که تمام الگوها و الگوریتم های بازی رو حدس بزنم


و نبازم ! این دفعه هم خیلی هوشمندانه بازی کردم ... یه بازی اکشن فوق العاده که توش همه کار می شد انجام داد ! 


به هر حال بعد از اینکه کلی از دست پلیس فرار کردم و اونها رو دنبال خودم کشیدم احساس کردم رسیدم به جایی که میتونم نقشه ام رو عملی کنم


یه بار دیگه نقشه رو مرور کردم ... مشکلی نداشت . پس رفتم برای عملی کردن آخرین نقشه 


یه پل روبروی من بود و اون سمت پل من رو به جایی متصل می کرد که پلیس اصلا احتمالش رو نمیداد که من برم به اونجا 


یا حداقل من اینطور فکر می کردم - به همین دلیل رفتم روی پل و کلی بمب گذاشتم روش و ازش عبور کردم !


بعدم منتظر شدم ... ارتفاع اون پل خیلی زیاد بود و حتی اگر انفجار دخل اون پلیس ها رو نمی آورد پل که خراب می شد یا همه پرت می شدند پایین یا حداقل دیگه راهی نبود که دستشون به من برسه !


بالاخره لحظه ی موعود فرا رسید ... پلیس ها رسیدند روی پل و همین طور که داشتند به من می گفتند خودت رو تسلیم کن بمب ها رو منفجر کردم 


بوووووم !!! همشون رفتن رو هوا و بعدم رفتند همون جایی که پیش بینی کرده بودم ... اون پایین !


حس خوبی بهم دست داد ! احساس برد ! برگشتم که ماشینم رو سوار بشم و برم ... اما چیزی که دیدم اصلا جالب نبود !


چندتا کماندو کاملا بی صدا با اسلحه هایی که رو به من نشونه رفته بودند !


 نمیدونم از کجا اومده بودن اونجا ! فرصت اینکه سوار ماشین بشم رو نداشتم و متاسفانه "پل پشت سرم رو هم خراب کرده بودم ! " تنها راه باقی مونده شانس بود !


 شروع کردم به دویدن و تیرها شروع شدند به شلیک شدن ! همین طور که میدویدم با خودم می گفتم کاش حداقل یه راه در رو برای خودم باقی گذاشته بودم ! نباید اینقدرا هم رو هوش خودم حساب باز می کردم !  نزدیکی های پل که رسیدم یه تیر خورد به دستم و چیزی نمونده بود که بمیرم و فقط به این فکر می کردم که چرا یهو اینطور شد !


به لبه ی پل شکسته رسیدم و پریدم به این امید که شاید بیفتم جایی که نمیرم و نجات پیدا بکنم  اما روی هوا یه تیر مستقیم خورد توی سرم ! بوووووووووم ! حالا من بودم که داشتم به همون جایی سقوط می کردم که توی نقشه ی خودم بود !


فکر نمی کردم خودم هم قربانی اون نقشه بشم ! مشکل اول این بود که به اندازه ی کافی فکر نکرده بودم 


مشکل دوم هم این بود که احتمال هم نداده بودم که ممکنه مشکل اول پیش بیاد ! و راهی رو انتخاب کرده بودم که اگه راه پیش روم مسدود می شد دیگه برگشتی در کار نبود !


خدا رو شکر بازی بود ! اما خیلی وقت ها توی بازی زندگی دقیقا لحظه ای که فکر میکنیم خیلی باهوشیم قربانی هوش معیوب خودمون میشیم و زندگی بهمون میگه اُ اُ




نظرات  (۵)

سرنوشت ما آدم های بی هوش دیگه چی میشه!
پاسخ:
حالا ناراحت نباش درست میشه
سناریود بازی GTA بود این؟؟؟!! :دی
فرار اصن کارجالبی نبود..اینطوری بهشون نیروی مثبت القا کردی ..بهتر بود میجنگیدی و میمردی تا اینکه گزارش بدن...عملیات 19-10 شد(پایان ماموریت)..مجرم در حال فرار،50-10(کشته) شد...:دی
**
جالب بود..
(بیان حریم خصوصی نذاشته واسه ما دیگه :دی خوبه شماره تلفنمو نزده :دی)
پاسخ:
سلام آرمین جان خوبی 

من مشکل بیان رو حل کردم 

>:D

بازی بود اون ... نتیجه اش مهمه نه خود بازی ! 
سلام
همیشه برای حل مشکل برگشتن از راهی که امدی کار اصلا عاقلانه ای نیست.
نگو نمیشم باید دوباره برگردم و از اول شروع کنم بگو میرم و یک راه برا خودم در بن بست ایجاد یا پیدا میکنم.
نوکرتم ساسان جان
پاسخ:
سلام

چه عجب از اینورا آقا سعید

قربانت ممنون بابت نظری که دادی 
سلام
والا من همیشه میام ولی نظر نمیدم.
چاکرتم.
پاسخ:
آقایی
سلام,خیلی از جریان داستان ونتایجی که گرفته بودید خوشم اومد,کاملا منطقی ,اصولی وواقع بینانه بود,جایی برای توجیه و دلیل تراشی غلط نگذا شتید,من شخصا با نتیجه گیریهای منطقی موافقم,نتایج شما خیلی عالی بود,صفرویک در نتیجه گیریهایتانهم دیده میشود,خوشحالم که بگویم با چنین تفکری موفقیتتان تضمین میشود,البته این مسیله عمومیت ندارد,اما میتواندتاحدود زیادی درست باشد,داستانهای شما مراهم بفکر انداخته تا کوتاه نویسی را هم امتحان کنم,شاید بتوانم یعنی امیدوارم,اگرموفق شدم نمونه ای را برایتان ارسال میکنم,امیدوارم راهنماییم کنید,بدون تعارف و بدور از بعضی رگه های ناامیدی درداستانکهایتان,بسیار خوب وقوی مینویسید,ارزوی موفقیت برایتان دارم.
پاسخ:
سلام 

ممنونم سرورم - هرچه داریم از شماست 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">